کد مطلب:330736 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:407

آداب مسافرت


1. سفر باید با سلامتی ، جهاد با غنیمت و حج با بی نیازی همراه باشد. در حدیث شریفی به نقل از امام جعفر صادق علیه السلام آمده است سافروا تصحوا و جاهدا تغنموا و حجوا تستغنوا . سفر كنید تا سالم بمانید و جهاد كنید تا غنیمت بگیرد و حج كنید تا بی نیاز گردید.(714)

2. پیش از سفر باید همراه بگزینی . اسلام چندین ویژگی برای همراهان سفر برشمرده است :

الف ) دوستت همسنگ تو باشد. در حدیثی آمده است كه نباید همراه كسی شوی كه بر تو انفاق می كند؛ زیرا موجب خواری مؤ من است .

ب ) به مسافر، فرمان داده شده است كه دوستانش كمتر از هفت نفر باشند. در حدیثی آمده است كه بهترین دوستان نزد خدا، چهار تن هستند و هیچ گروهی از هفت تن ، تجاوز نكردند، مگر آن كه غوغایشان فزونی یافت .

ج ) دستور شده است كه با دوستان به مهربانی رفتار كنید.(715)

3. دستور داده شده است به مسافر كه برای سفرش ، توشه بردارد. این كار از شرافت مرد به شمار آمده است . در حدیثی آمده است كه شش امر از جوانمردی است - سه امر در حضر و سه امر در سفر - در حضر تلاوت قرآن و آباد كردن مساجد و برادر دینی گرفتن و خوش اخلاقی و شوخی در اموری كه خدا عصیان نشود، در حدیث دیگری آمده است هنگامی كه علی بن الحسین علیه السلام قصد سفر حج یا عمره می كرد، بهترین توشه را از بادام ، شكر، آشامیدنی ترش و شیرین برمی گرفت .

از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود: لقمان در سفارشهای خود به پسرش می گفت : پسرم ! با شمشیر، كفش ، عمامه ، خیمه ، مشك ، نخ و سوزن به سفر برو. داروهایی را با خود برگیر كه تو و همراهانت را سود بخشد و با دوستانت همراهی كن ، مگر در معصیت خداوند.

همچنین مستحب است كه فرد قدری خاك شفا با خود بردارد. (716)

4. مستحب است كه مسافر بر خدا توكل كرده سفرش را بر اساس ‍ وسوسه های شیطانی و بدبینی هایی كه اول در دل دامن می زند، به تاءخیر نیندازد.(717)

5. مستحب است برای مسافر كه هر گاه به سفر می رود، این آیه را بخواند؛ زیرا حضرت صادق علیه السلام هر گاه پای در ركاب می نهاد، می گفت : سبحان الذی سخرلنا هذا و ما كنا له مقرنین و هفت بار می فرمود: سبحان اللّه هفت بار نیز می فرمود: الحمد اللّه هفت بار هم می فرمود: لا اله الا اللّه . (718)

6. شایسته است شخص مسافر، به هزینه خود توجه داشته باشد.(719)

7. مسافرت باید به طور كلی با میانه روی همراه باشد؛ ولی در حج و عمره مستحب است كه با گشاده دستی عمل گردد.(720)

8. هنگامی كه مسافر وارد شهری شد، مستحب است كه به هنگام دیدن شهر، دعایی رابخواند كه در وصیت پیامبر صل الله علیه و آله به علی علیه السلام آمده است : اللهم انی اسئلك خیرها و اعوذبك من شرها، اللهم حببنا الی اهلها و حبب صالحی اهلها الینا .

خدایا! خیر آن را از تو می خواهم و از شر آن به تو پناه می برم ، خداوندا! ما را محبوب اهالی آن گردان ، و صالحان آن را دوست ما كن .(721)

9. مستحب است كه شخص برای بازگشت از سفر، شتاب كند. از امام سجاد علیه السلام نقل است كه فرمود: سفر بخشی از دوزخ است ، پس ‍ هر گاه كسی سفرش را به انجام رساند، به شتاب به سوی خانواده اش ‍ بازگردد.(722)

10. مستحب است كه انسان از همان راهی باز نگردد كه رفته است ، بلكه چنانچه اگر دو راه وجود دارد راه دیگری را برگزیند.(723)

11. مستحب است كه مسافر با هدیه ای به خانه باز گردد، ولو قدر و قیمت آن ناچیز باشد.(724)

12. مستحب است كه مؤ منان به ویژه در سفر حج ، مسافرشان را یاری رسانند. همچنین مستحب است كه مؤ منان به خانواده حاجیان توجه داشته باشند و آنان را زیارت كرده و در صورت نیاز به ایشان خدمت كنند. در روایتی آمده است : كسی كه عهده دار خانواده و اموال یك حاجی گردد، همچون حاجی اجر می برد، گویی كه خود شخصا به حج رفته است . (725)

13. مستحب است كه به هنگام بازگشت حاجی به دیار خود، به دیدار او روند. در حدیثی آمده است : كسی كه حاجی را دیدار كند و با او دست دهد، مانند كسی است كه حجرالاسود را به دست گرفته است . (726)

14. در وصیت فراگیری از لقمان حكیم ، نكاتی آمده است كه مسافر به ویژه حاجی را در این سفر الهی سود می رساند. از امام صادق علیه السلام روایت است كه فرمود: لقمان به فرزندش گفت : هر گاه با گروهی سفر كردی ، در هر امر خود و ایشان ، زیاد رایزنی كن و لبخند فراوان بر چهره ظاهر ساز و در توشه ات میان آنها بخشنده باش . هر گاه تو را خواندند بدیشان پاسخ گو. هر گاه از تو طلبیدند، یاریشان رسان . سكوت فراوان به كار بند و نماز بسیار به جای آور. در مركب ، آب و توشه به همراهانت ایثار كن و هر گاه تو را به گواهی بر حقی خواستند بدیشان گواهی ده . هر گاه از تو مشورت جستند، اندیشه ات را كامل به كار انداز. قبل از درنگ و تفكر تصمیم مگیر. در مشورت زود پاسخ مگو، تا ابعاد گوناگون آن را نیك بدانی . در حالی بخواب ، بخور و نماز بگزار، كه اندیشه و حكمتت را در مشورت به كار می بندی . كسی كه نصیحتش را برای كسی كه از او مشورت خواسته ، خالص ‍ نگرداند، خداوند اندیشه اش را از او بستاند و امانت را از او برگیرد. هر گاه دوستانت را دیدی كه راه می روند، تو نیز با آنها راه برو. هر گاه كه دیدی كه ایشان كار می كنند، تو نیز با آنان به كار بپرداز و هر گاه صدقه و قرض دادند تو نیز بده .

سخن كسی را كه از تو بزرگتر است بشنو. هر گاه به تو فرمانی دادند، یا از تو چیزی خواستند، در پاسخ ایشان آری گو و از گفتن نه بپرهیز؛ چرا كه نه ناتوانی است و موجب نكوهش . هر گاه در راه سرگردان شدید، فرود آیید و هر گاه تردید كردید، بایستید و تدبیری بیاندیشید. اگر یك نفر را تنها دیدید، پیرامون راه از او مپرسید و از وی راهنمایی مجویید؛ زیرا یك نفر در بیابان مشكوك است ، شاید كه جاسوس دزدان باشد یا شیطانی كه شما را به تحیر كشد. از دو شخص نیز بپرهیزید، مگر این كه نظرتان غیر از این باشد، چه ، عاقل هنگامی كه به چشم ، چیزی را ببیند حق را از آن باز شناسد و حاضر، چیزی را می بیند كه غایب نمی بیند.

پسرم ! هر گاه وقت نماز شد، آن را برای چیزی به تاءخیر مینداز. نماز بگزار و راحت شو كه آن دینی است بر عهده تو. نماز را به جماعت برپا كن ، اگر چه بر نوك پیكانی . اگر خواستید فرود آیید، در سرزمینی فرود آیید كه رنگش ‍ نكوتر و خاكش نرمتر و گیاهش بیشتر باشد و هر گاه فرود آمدی ، پیش از آن كه بنشینی ، دو ركعت نماز بگزار و زمینی را كه بدان درآمدی وداع گو و به آن و اهالیش درود فرست ؛ زیرا هر سرزمینی را فرشتگانی است . اگر پیش از آنكه خوراكی بخوری ، توانستی ، آن را با دادن صدقه آغاز كنی ، پس این كار را انجام بده . مادام كه سواره هستی ، قرآن بخوان و به هنگام كار تسبیح بگو. به هنگام بیكاری دعا بخوان . از حركت در اول شب بپرهیز و در آخر شب ، ره بپوی و مبادا كه در راه ، صدای خویش بلند كنی . (727)

15. از حضرت صادق علیه السلام نقل است كه كسی نباید سفر كند، مگر برای سه چیز: سفری كه توشه آخرت در آن حاصل شود، یا سفری كه باعث مرمت امور معاش و زندگی گردد، یا سفری كه برای سیر و لذت حلال باشد.

16. در حدیثی آمده است كه محمد بن مسلم از حضرت صادق علیه السلام پرسید كه به زمینی می روم كه در آنجا به غیر از برف و یخ چیزی نیست . در ادامه حدیث آمده است كه حضرت فرمودند: به چنین زمینی نرو، كه دینت در آنجا هلاك می شود.(728)

17. در احادیث آمده است كه روزهای شنبه ، سه شنبه و پنج شنبه برای مسافرت خوب می باشند. سه شنبه ، روزی است كه خداوند در آن روز، آهن را برای داوود علیه السلام نرم كرد. در روایت آمده است كه اگر روز شنبه سنگی از كوهی بگردد، خداوند آن را به جای خود برگرداند و روز پنج شنبه هم روزی است كه پیامبر صل الله علیه و آله در آن روز به سفر می رفتند و می فرمودند كه روز پنج شنبه را خدا و رسول و ملائكه دوست می دارند.

18. از امام صادق علیه السلام منقول است كه سفر كردن و سعی در حوائج در بامداد روز جمعه مكروه است ؛ چون ممكن است كه از نماز باز بماند. اما بعد از نماز، برای تبرك خوب است .

19. در روایتی آمده است كه روز دوشنبه ، به دلیل رحلت پیامبر صل الله علیه و آله در آن روز برای مسافرت خوب نمی باشد.

20. در روایات معتبر آمده است كه سفر كردن در هنگامی كه در عقرب می باشد، عاقبت خوبی ندارد.

21. روز چهارشنبه نیز برای مسافرت نیكو نیست .

22. مستحب است كه مسافر برای رفع نحوستهای سفر، صدقه بدهد و هنگام سفر دعاهای وارده را بخواند.(729)

23. مستحب است كه مسافر موقع بیرون رفتن غسل كند و دعای مربوطه را بخواند، همچنین دو ركعت نماز بگزارد. (در ركعت اول توحید و در ركعت دوم سوره قدر). بعد از نماز دعای وارده را نیز بخواند. (730)

24. مستحب است وقتی انسان برای مسافرت از خانه بیرون می رود عمامه به سر ببندد كه در حدیثی از حضرت صادق علیه السلام آمده است هر كس ‍ این كار را انجام می دهد ضامن او هستم تا سالم به اهل خود برگردد. و از امام موسی علیه السلام آمده است كه من ضامنم تا او را دزد و غرق شدن و سوختن پیش نیاید.(731)

25. پیامبر صل الله علیه و آله فرمود: اگر مسافرت شما پیاده می باشد خوب است كه كمر را محكم بندید تا آن كه پیاده رفتن بر شما آسان شود و در جایی دیگر فرمودند: بر شما باد به راه رفتن در شب كه زمین در شب پیچیده می شود و از آن فرود میایید كه محل درندگان و ماران است . از امیرالمؤ منین علیه السلام منقول است كه هر كس در سفر راه را گم كرد فریاد بزند: یا صالح اءغثنی بدرستی كه از برادران مؤ من شما از جنیان شخصی هست كه صالح نام دارد به خاطر خدا در شهرها می گردد و چون صدای شما را می شنود جواب می گوید و شما را راهنمایی می كند. (732)

26. از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است كه چون حضرت رسول صل الله علیه و آله در سفرها به سراشیبی می رسیدند سبحان اللّه می گفتند و چون به سر بالا می رسیدند: اللّه اكبر می گفتند. (733)



714- احكام الحج آية اللّه مدرسي ، ص 54.

715- همان .

716- احكام الحج آية اللّه مدرسي ، ص 55.

717- همان ص 57.

718- همان ص 58.

719- همان ، ص 59.

720- همان .

721- همان .

722- همان ، ص 60.

723- احكام حج آية اللّه مدرسي ، ص 61.

724- همان .

725- همان ، ص 62.

726- همان .

727- احكام حج آية اللّه مدرسي ، ص 63.

728- حلية المتقين ، ص 297.

729- همان ، ص 299.

730- حلية المتقين ، فصل سوم ، ص 300.

731- همان ، فصل چهارم ، ص 305.

732- همان فصل هشتم ، ص 310.

733- همان ، فصل نهم ، ص 311.